مدتی کلافه و سردرگم و کم تحمل شده بودم. تصور بازی چند دقیقه ای با برنا هم برام سخت بود.

در حال تعقیب و گریز با خودم و آدمها بخصوص برنا و همسرم قرار گرفته بودم.

چندباری حتی رفتاری که مورد پسند خودم نبود و مغایر شخصیت خوب برنا، با پسرم داشتم که دیگه این خیلی منو مستأصل کرده بود.

با یکی از مامانهای کلاس پسرم تماس گرفتم برای همفکری. برام یه مقدار چالش بود! بعد از مدتها  خیلی تونسته بودم اجازه بدم ضعفم رو شخصی بغیر از همسرم و تراپیستم ببینه.

الهه عزیز صبورانه  راهنمایی های خوبی به من کرد و حرف هایی که پیشتر خودم به بقیه میزدم رو بهم زد.

دیدم اونم بغیر بعد پشتیبان عاطفی اقوام که برای ما منفی هست، سایر شرایطش مشابه من هست.

دیدم چقدر با لذت داره ازین لحظاتی که با بچه اش سپری می‌کنه حرف میزنم.

امروز حال خیلی بهتری داشتم؛ اگرچه قرص های ویتامین خوردم و برای خوش گذروندن به برنا حال خودم رو هم لحاظ کردم، به طور روحی از بازی با برنا لذت بردم و حتی دوست داشتم وقت بیشتری هم می داشتم.

و امروز متوجه موضوعی شدم.

مدتی هست که دوست عزیزی دارم که پسری همسن پسر من داره با این تفاوت که به محیط کار برگشته و البته چون همسر ایشون مدیر عامل مجموعه هستند از مزایایی برای رسیدگی به امور شخصیتش درون تایم بهره منده.

خرید میره، کلاس، آرایشگاه، کافی شاپ و . .

و من حالا درگیر مقایسه خودم با ایشون شدم. یعنی می‌خوام ۱۰۰ خودم با ۱۰۰ ایشون جمع بشه تا شرایط ما بشه ۲۰۰ درصد!

فکر میکنم خیلی از مشکلاتم رو بتونم توی همین گیرو دار متوجهش بشم.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Taryn وکالت، مجید پشنگ پور وکیل پایه یک ، 09371439979 کارشناس ارشد حقوق خصوصی سیستم های حرارتی و برودتی رونق تولید مطالب علمی زیست شناسی Megan Tasha Amanda دوبلاژ طراحی وب سایت و انواع اپلیکیشن |سارین وب