اخیرا متوجه میشم با پسرم چند مورد بد رفتاری داشتم! کجاها؟ جاهایی که سرسخت رو نظر مخالفش با خودم پافشاری کرده؛ بخصوص که اگر جایی مثل استخر جلوی دید دیگران بودیم و تایممون رو به اتمام بود!

     یادمه تو خونه پدری آنقدر حرفم و نظرم نادیده گرفته میشد تا جائیکه حق انتخاب پوشش و مدل لباس خودم رو نداشتم، که همیشه برای ساده ترین مسائلی شخصیت میبایست زور زیادی میزدم تا با عصبانیت تا بتونم کمی از حریم دفاع کنم و بخصوص که خودم و نظرم رو اثبات کنم!

     حالا زمانی که پسرم باهام مخالفت می‌کنه چنتا آژیر خطر دوم روشن میشه و فشار به بهمن میاد:

- داره به حریم میشه و باید از نظرم دفاع کنم؛ درحالیکه پسرم هم همین حس رو داره.

- ترس از قضاوت دیگران: بی عرضه اس، بداخلاقه، فسفوس، اقتدار نداره، بچه اش لوسه، حساسه و .

- اضطراب عملی نشدن برنامه که معمولا با هدف خوش گذراندن به پسرم برنامه ریزی شده.

     حالا که متوجه ایراد کار و ریشه های هستم، اول از همه خودم رو میبخشم، دوم استقلال و توانمندی شیرین پسرم رو جشن میگیرم و کمکش میکنم این حسش قوی تر و پخته تر بشه، سوم برای راه افتادن کارم تو شرایط دشوار، زودتر در مکانهای موردنظر حاضر میشم، از لبخند و قصه و بازی برای پرت کردن حواس پسرم استفاده میکنم و حتمن با اقتدار بدون عصبانیت عمل میکنم (بدون تهدید و سرکوفت و چهره وحشیانه خشمگین، و در نهایت درصورت امکان بی خیال موضوع میشم.

- فقط و فقط محترمانه و بدون صدای بلند و اخم بایستی با پسر محترم صحبت کنم.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

مهنوشت مجله اینترنتی و علمی آموزشی برترین ها | پورتال خبری دانلود فور یو ،دانلود اهنگ جدید،دانلوداهنگ ایرانی آموزشگاه عفت و معراج خوی Stephanie به دنیای منو بابام خوش اومدین iranpolicy.parsablog.com معرفی کالا jamila Tammy سوالات استخدامی تامین اجتماعی کارشناس امور بیمه 94