دیروز زوج جوانی رو دیدم که چقدر خوب و با آرامش فرزند پروری میکردند. بدون نگرانی و مسلط و مادری هم که طبقه پایین آپارتمانشون زندگی میکنه. راحت بچه رو تو اتاق گذاشته بود و پستونک بهش میداد.

    مادری که به مادرش اعتماد داشت و مادر مادری که از مادر مراقبت و محبت میکرد. باوجود اینکه درهمون آپارتمان بود، ۱۰ روزی در خانه دخترش گذروند تا دخترش با آرامش مسلط بشه.

     خانواده نیازی نیست پول خاصی داشته باشه، تحصیلات ویژه ای تا خانواده بشه. یه قلب تپنده، احساس مسئولیت و به میزان کافی آگاهی لازمه تا یک معجزه رخ بده تا زندگی شیرین بشه و سهل.

     برعکس اون، توی یک خانواده مسموم، تک تک روابط توش مسمومه و آسیب زا، اعتمادی وجود نداره، محبتی وجود نداره، حتی خبری از احساس حمایت نیست.

     بار دیگه اون خلأ روحیم رو لمس کردم. بار دیگه دیدم نداشتن بال پرواز و کشیدن وزنه سنگین مشکلات مربوط به خانواده ناکارامد، چقدر هزینه زندگیم رو بالا برده.

     بازهم خودم روبغل کردم و گفتم من الان بزرگ شدم و توانمد و کارهای خیلی خوبی از دستم بر میاد. به خودم قول دادم، خودم رو کمک کنم و هرجا وزنه پام خرکتم رو کند کرد سای کنم از شرش رهایی پیدا کنم، تا حالا که آزاد شدم، حالا بدوم، شاید نشه اونطور پرواز کنم ولی بپرم.

     تلاش میکنم محبت و توجه و احساس مسئولیت و آگاهی، قالب خانوادمون باشه. قصد کردم تا با کمک هم از قلب تپنده این خانواده کوچیکی که سنگ به سنگ بناش کردیم رو محافظت و تقویت کنم. بال هم باشیم تا پرواز قشنگی با تمام اون آسیب ها و خلأ ها داشته باشیم.

     میخوام هزینه های زندگی فرزندمون خیلی کمتر از ما باشه.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

دانلود آسمان مجازي لايه باز تولید محتوا عالی خریدوفروش انواع فلزیاب خارجی 09909061300 ایزو Robert دهه فجر تا بینهایت فوتبال 98 فایتر