دلم میخواد چند روزی مثل فیلم ماتریکس، همه امور مربوط به زندگی من متوقف بشه تا من نگران هیچی نباشم و کمی استراحت و فکر کنم و چرخی در محیط بیرون بزنم تا دوباره بفهمم خودم رو و پیدا کنم اونچه که هستم.
اگرچه مطمئنم ذهن نگرانی ساز، در حالت نیمه خلا هم اضطراب داره تا جایی که بتونه غلافش رو دردست بگیره.
ساعت ها خواب بدون نگرانی و انقطاع، ساعت ها وقت هدر دادن، ساعتها چرخ زدن و بعدش ساعتها فکر و برنامه ریزی و انجام و دستاورد میخوام.
احساس میکنم نه خودم رو میشناسم و نه همسرم رو و حتی گاهی آخرین لحظه دیدن فرزندم رو هم به یاد نمیارم!
درباره این سایت